English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4308 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
English U مربوط به مردم وزبان انگلیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
english speaking people U مردم یا ملل انگلیسی زبان
anglicization U انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism U اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
He has a glib (an oily, a persuasive,asmooth)tongue. U آدم سر وزبان داری است
slavicist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
slavist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
preens U خودرا اراستن بامنقار وزبان خود رااراستن
preened U خودرا اراستن بامنقار وزبان خود رااراستن
preening U خودرا اراستن بامنقار وزبان خود رااراستن
preen U خودرا اراستن بامنقار وزبان خود رااراستن
democracy U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscites U مردم خواست رای قاطبه مردم
popular U مردم پسند و مناسب حال مردم
plebiscite U مردم خواست رای قاطبه مردم
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
lime juicer U ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicises U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
populations U تعداد مردم مردم
population U تعداد مردم مردم
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
limeys U انگلیسی
Englishmen U انگلیسی
johnny U انگلیسی
limey U انگلیسی
British U انگلیسی
Englishwoman U انگلیسی
Britons U انگلیسی
knuckle guard U انگلیسی
Britisher U انگلیسی
Englishwomen U انگلیسی
Englishman U انگلیسی
Briton U انگلیسی
english woman U زن انگلیسی
English U انگلیسی
knuckle bow U انگلیسی
Britishers U انگلیسی
english system U سیستم انگلیسی
in plain english U به انگلیسی ساده
cleat U عایق انگلیسی
tommy atkins U سرباز انگلیسی
english opening U گشایش انگلیسی
lime juicer U کشتی انگلیسی
middle english U انگلیسی تا 0051میلادی
British U زبان انگلیسی
english billiards U بیلیارد انگلیسی
cleat knob U دگمه انگلیسی
jardin anglais U باغ انگلیسی
ale U ابجو انگلیسی
english self taught U خوداموز انگلیسی
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
English altar U محراب انگلیسی
is a monetary sign U انگلیسی است
english speaking U انگلیسی زبان
anglicization U انگلیسی مابی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
association croquet U کروکه انگلیسی
arabic numeral U اعداد انگلیسی
redcoat U سرباز انگلیسی
king's english U انگلیسی اصیل
johnny U مرد انگلیسی
anglophile U انگلیسی دوست
HMS U کشتی انگلیسی
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
English bond U آجر چینی انگلیسی
structured english U انگلیسی ساخت یافته
broken english U انگلیسی دست و پا شکسته
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
limeys U سرباز یا ملوان انگلیسی
zed U تلفظ انگلیسی حرف Z
anglicise U انگلیسی ماب کردن
anglicise U انگلیسی ماب شدن
english thread U پیچ و مهره انگلیسی
anglo saxon U نژاد انگلیسی وساکنسونی
limey U سرباز یا ملوان انگلیسی
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
half and half U نوعی ابجو انگلیسی
He is good at English. U انگلیسی اش خوب است
old english U زبان انگلیسی قدیم
large white U خوک سفید انگلیسی
unite U سکه قدیم انگلیسی
unites U سکه قدیم انگلیسی
uniting U سکه قدیم انگلیسی
The English - speaking world. U دنیای انگلیسی زبان
pounding U واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounded U واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounds U واحد مسکوک طلای انگلیسی
pound U واحد مسکوک طلای انگلیسی
anglicising U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
F, f (F's, f's) U حرف ششم الفبای انگلیسی
cee U نام سومین حرف انگلیسی
center spot U نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
T, t (T's, t's) U حرف بیستم الفبای انگلیسی
I U نهمین حرف الفبای انگلیسی
A, a (A's, a's) U حرف اول الفبای انگلیسی
d U حرف چهارم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) U حرف سوم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) U حرف چهارم الفبای انگلیسی
draftier U املای انگلیسی واژهی drafty
draftiest U املای انگلیسی واژهی drafty
draughtier U املای انگلیسی واژهی drafty
draughtiest U املای انگلیسی واژهی drafty
j U دهمین حرف الفبای انگلیسی
wiltshire U نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
draughty U املای انگلیسی واژهی drafty
E, e (E's, e's) U حرف پنجم الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) U حرف دوم الفبای انگلیسی
k U یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) U حرف هفتم الفبای انگلیسی
anglicizes U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicized U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicize U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
In my broken English . U با انگلیسی دست وپا شکسته ام
English is not a hard language . U انگلیسی زبان سختی نیست
thoroughbred U هر نوع اسب انگلیسی اصیل
anglicises U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
M, m (M's, m's) U حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
m U سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
anglicised U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
He speaks English fluently. U انگلیسی راروان صحبت می کند
thoroughbreds U هر نوع اسب انگلیسی اصیل
anglicizing U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
N, n (N's, n's) U حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) U حرف هشتم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) U حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
l U دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) U حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
em U نام حرف m یامیم انگلیسی
I, i (I's, i's) U حرف نهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) U حرف دهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) U حرف یازدهم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) U حرف هفدهم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) U حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) U حرف پانردهم الفبای انگلیسی
e U پنجمین حرف الفبای انگلیسی
g U حرف هفتم الفبای انگلیسی
his english is weak U مایه انگلیسی اوکم است
gringos U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
english garden U پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
f U ششمین حرف الفبای انگلیسی
q U هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) U حرف هجدهم الفبای انگلیسی
british english U زبان انگلیسی رایج درانگلستان
breman system U سیستم برمن در گشایش انگلیسی
s U نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
sten U مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
gringo U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
h U هشتمین حرف الفبای انگلیسی
o U پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
n U چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
anglomania U شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
Z, z (Z's, z's) U حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) U حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
hansard U صورت جلسات رسمی پارلمان انگلیسی
i , i U حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
x U حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
p U شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
v U حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
I benefited greatly from the english course. U از کلاس انگلیسی استفاده فراوانی بردم .
U, u (U's, u's) U حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
volunteer snooker U اسنوکر انگلیسی با انتخاب ازادهر گوی
W, w (W's, w's) U حرف بیستو سوم الفبای انگلیسی
milord U مرد اشرافی ونجیب زاده انگلیسی
u U بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) U حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
w U بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
how can I learn English U چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
american english U زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود
swats U ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
V, v (V's, v's) U حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
I am too shy (timid) to speak English . U خجالت می کشم انگلیسی حرف بزنم
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
common bond U [دیوار چینی با آجر آمریکایی یا انگلیسی]
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1in order to improve
2off-season
2off-season
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com